جمع کنگره حکمرانی الهی
با نگاهی عمیق و انیق به حج، حج حجت حکمرانی است که اگر حج آنگونه که خای متعال حج را موجب تعالی انسان قرار داده است حجت بر او تمام است که همه حکمرانی خود را زیر پرچم حج میتواند از کنگره کعبه در مکه تا کنگره عرش پیاده سازی میکند.
زیرا حج ذو وجه است جنبه فردی و جنبه حکومتی را داراست وجه فردی حج، همان خودسازی تربیتی و معنوی است که با انجام یک امر واجب الهی به تکلیف عمل نموده است و موجب تعالی خود گردیده است که خود جای دیگری دارد.
اما وجه حکومتی حج در دایرهای قرار گرفته است که از هر سو میتواند جنبه حکمرانی حج در جامعه پیاده گردد حال همین امر مهم را حاکم اسلامی میتواند به دلیل مصلحت نظام تعطیل کند که این اتفاق عجیب از امام سوم شیعیان آغاز گردید که چگونه از راه مکه به راه کربلا روانه گردید.
اما از سوی دیگر در روایات و فقه اسلامی است که حج نباید تعطیل شود تا جایی که وظیفه حاکم اسلامی این است که واجب است گروهی را به گونه اجباری برای حج اعزام نماید که باز این صحبت باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
اما آنچه در این مقام برای ما مطمع سخن است اینکه حج به لحاظ تربیتی، اجتماعی، اخلاقی چگونه بر فرد یا جامعه حکمرانی میکند .
نکتهای را آیت الله ضیاء آبادی میفرمایند که:
وجه تمایز حج با سایر عبادات، عدم حکمرانی نفس، عقل و حاکمیت ایمان و تسلیم در محضر خداوند است.
امام خمینی در صحیفه نور میفرماید:
اموری از قبیل تهدید، تمامیت جانی مسلمین یا تشیع، عزت نظام اسلام و تشیع و … از دلایل ترک حج است.
اسلام دارای ده رکن و بنیان بنیادی و اسامی دارد که قاموس شریعت بدان جامع و کامل میگردد که یکی از این ارکان اصلی حج است که به لحاظ ساختار سازمان اجتماعی و حکمرانی دارای ارزشهایی است که به لحاظ اعتقادی، اجتماعی، سیاسی فرهنگی قابل بحث است که این همه مباحث جهان شمول و فراگیر همه مسلمانان در سراسر جهان است که فلسفه حج را به تعبیری میتوان گفت که حکمرانی حج فراتر از حکمرانیهای دنیاست لذا اینجاست که باید نسبت به فلسفه حج بپردازیم تا نظام حکمرانی حج تبیین گردد.
حج دارای اسراری است که باید با مطالعه و بررسی آنها را استخراج و استنتاج کرد.
حج از قهرمان توحید ابراهیمی آغاز میشود و با قهرمان عاشورای حسینی گره میخورد و اتفاقا این گره خوردن گرههای حکمرانی را باز میکند.
عاشورا خون میدهد تا حج مسلمانان را فرا بخواند و حکمرانی الهی را میان مسلمانان محقق کند.