موضوع زیست مومنانه را در حکمرانی قرآنی و با نگاهی به قرآن و مفاهیم بلند آن دریافت می کنیم. که از جمله مفاهیم زیست مومنانه در سوره مومنون بیان شده است که به شاخصه های مومنانه اشاره می فرماید که مومنانه زیست کنیم تا در حکمرانی قرآنی نقش خود را ایفا کنیم
و مومنان به فلاح و ظفر و پیروزی می رسند و آرزوی خود را در میابند چه در دنیا و چه در آخرت و به تعبیر علامه طباطبایی به چیزی زندگی خود را گوارا ساز و آن در درجه اول بقا و سپس توانگری و عزت است.
آری دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی فلاح مومنانه است که در مدیریت حکمرانی قرآنی اهل ایمان تاثیرگذار خواهند بود تا به آن جا که مردم را در حکمرانی مدیران به سعادت برسانند.
قرآن چه زیبا می فرماید: هر کس عمل صالح و کار نیک انجام دهد چه مرد باشد چه زن اگر اهل ایمان باشد او را به حیات طیبه و زندگی پاک زنده می داریم.
پس اهل ایمان و زیست مومنانه در حکمرانی قرآن با شاخصه هایی که قرآن بیان می فرماید روشن می شود
الذین هم فی صلوتهم خاشعون
مومنانه زیستن یا به یادداشتن نماز با خشوع است که او را از هر کار دیگری باز دارد و با خدا همراه باشد تا مردم را در مسیر تعالی نماز قرار دهد.
مومن نمازگذار خاشع خود را به عبور عالم متصل می کند تا به مقصد سعادت دنیا و آخرت پایان پیدا کند.
بنابراین نمازگذار خاشع متصل به مبدا دیگر دچار انحراف نمی شود و با صدق به درگاه احدیت می پیوندد و دیگر دچار لغو لغزش نمی شود.
و الذین هم عن اللغو معرضون
مومنانه زیستن مومنانه سخن می گوید و از لغوگویی می هراسد و از زبان و بیان خود حراست می کند و در نتیجه از خطا و انحراف مصون می ماند و جامعه را دچار لغزش های خود قرار نمی دهد و حکمرانی مومنانه زیستن فراهم می گردد.
بنابراین با صدق آمدن و از لهو گریزان شدن گزیده دیگری را برای خود به وجود می آورد تا زیست مومنانه تکمیل گردد و با انفاق مالی و زکات زمینه حکمرانی را گسترده تر می سازد
و الذین هم للزکاه فاعلون
با تعبیر و بیان علامه طباطبایی به انفاق کردن عنایت داشتن مورد بیان قرآن است و همین زیست مومناه انفاق است که در حکمرانی عنایت به انفاق باشد تا جامعه دچار فقر و فساد نگردد.
علامه می فرماید انسان به کمال سعادت خود نمی رسد مگر آن که در اجتماع زندگی کند و در اجتماع هر ذی حقی به حق خود نمی رسد و جامعه روی سعادت نمی بیند مگر اینکه تفاوت طبقاتی در آن نباشد واقعا علامه زیست مومنانه در حکمرانی قرآنیی را بدین زیبایی فرمودند.
آن گاه که جامعه با انفاق مالی سعادتمند شد دیگر دچار شهوت نمی گردد و فساد اتفاق نمی فتد تا جامعه دچار پلیدی و زشتی های نفسانی قرار گیرد.
والذین هم لفروجهم حفظون
بنابراین جامعه از لوث زشتی ها و شهوات دور می ماند و موجب شقاوت نمی شود تا زا سعادت دور نماند و با توجه به نماز و انفاق مالی و حفاظت از خود و دوری از شهوات به تکالیف الهی را سر لوحه زندگی خود قرار می دهد و امنت الهی را رعایت می کند تا یک زیست مومنانه و تمام و کمال و سعادت واقعی نصیب انسان گردد.
والذین هم لامانتهم و عهدهم راعون
تعبیر علامه طباطبایی این است که امانات شامل تمامی تکالیف الهی که به دیعه به بشر سپرده شده بشود و نیز شامل اعضا و جوارح و قوای بشر بشود که آن ها نیز امانت های خداست. و باید در کارهایی که مایه رضای خداست بکار بست.
بنابراین با توجه به سخن علامه بکار بستن رضای الهی موجب می شود زیست مومنانه در جامعه محقق شود و از نهایت با محافظت و مراقبت از نماز به حقیقت زیست مومنانه می رسد.
و الذین هم علی صلوتهم یحافظون
قرآن با بیان مفاهیم زیست مومنانه در این سوره مومنون از نماز شروع می کند و به نماز پایان می برد از نماز خاشعانه تا نماز حافظانه زیست مومنانه را کامل می سازد و در نهایت به فردوس برین جای میزند که وراثت مومنین با زیست مومنانه جایشگاهش فردوس برین است
اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون