پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
متن و برگردان (ترجمه) آیاتی که در پرسش به آنها استناد شده است، به شرح زیر میباشند:
«فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ * … * يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ» (الرّحمن، ۴۱ و ۴۳)
– در آن روز از گناه هيچ انس و جنّی، پرسیده نمیشود * … * [بلکه] گناهکاران به صورتهایشان شناخته میشوند، پس آنان را به موهای جلوی سر و به پاهایشان میگیرند [و به آتش میاندازند].
«فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الحجر، ۹۲ و ۹۳)
– پس به پروردگارت سوگند از همه آنها سؤال خواهيم كرد * از آنچه عمل میكردند!
آدمی، مسئول تمامی اعمال خود میباشد و مسئول یعنی کسی که از او سؤال میشود و باید پاسخگو باشد. اگر پرسش و بازخواستی در کار نباشد، مسئولیتی نیز در کار نخواهد بود.
تمام زندگی، پاسخگویی به سؤالات (پرسشها و درخواستها) میباشد؛ هر چند که فرد هنگام عمل، متوجه نشود که به پرسشهای متعددی پاسخ میدهد! به عنوان مثال: برای نوشیدن یک جرعه آب، این پرسشها مطرح است که چرا مینوشی؟! چه آبی مینوشی؟! آیا اجازه داری از این آب بنوشی و …؟!
در همین دنیا، انسان مسئول (پاسخگوی) چرایی انتخابهای خود میباشد؛ چرا که برای هر انتخاب، رویکرد و عملی، دلایل فراوانی دارد؛ حتی در اعتقادات دلیل دارد که چرا خداوند سبحان را به الوهیت و ربوبیّت شناخته و به او ایمان آورده است؟ یا چرا کفر و شرک را برگزیده است؟!
بنابراین، در معاد، از همه چیز سؤال میشود، یعنی انسان پاسخگویی تمامی اعتقادات، باورها، گفتارها و اعمال خود خواهد بود؛ حتی اگر به شوخی جملهای گفته باشد، از او پرسیده میشود که چرا این سخن را گفتی، یا نوشتی و منتشر نمودی؟!
- -اما، باید دانست و توجه نمود که اسامی متفاوت معاد، مانند: روز حشر، قیامت، روز غُبن و پشیمانی، روز حسرت و …، هر کدام معنای خود را دارند و به وجهی از وجوه آن روز اشاره دارند؛ و هم چنین باید توجه داشت که قیامت، یک صحنۀ کوتاه و تک بُعدی نیست که در آن فوری مردم را به دو گروه تقسیم کنند و عدهای را به جهنم و عدهای را به بهشت بفرستند؛ بلکه مراحل و دورههایی دارد که از آنها با واژۀ «یَوم – دوره» یاد شده است. «یوم البعث»، به رستاخیزی اشاره دارد و دورهای است که همگان برانگیخته میشوند – «یوم القیامة»، یک دورهای است که همگان در محضر حق تعالی قیام میکنند – «یوم الجمع»، دورهای است که همگان در محشر جمع میشوند – «یوم الفصل» به دورۀ جداسازی گفته میشود … و چه بسا هر دورهای، به حساب ما، هزار یا هزاران سال به طول انجامد.
حساب و کتاب و سؤال و جواب نیز مراحل و دورههای گوناگونی دارد؛ در یک دوره، از تمامی اعمال انسان، خبر میدهند: «ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ – سپس از آن چه انجام دادهاند، به آنها خبر داده میشود» – «ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا – سپس از آن چه عمل کردهاند، به آنها خبر داده میشود» و … .
در یک مرحله یا دوره، صورت حقیقی تمامی اعمال انسان را به او نشان میدهند، اگر چه به کوچکی یک ذره باشد:
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (الزلزلة، ۷ و ۸)
– پس هر كس به اندازه سنگينی ذرهای كار خير انجام داده، آن را میبيند * و هر كس به اندازه ذرهای كار بد كرده، آن را میبيند.
در مرحلهای دیگر، کتاب اعمال هر کسی را به خودش میدهند و میگویند: «کافیست خودت بخوانی که چه کردی»:
«اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» (الإسراء، ۱۴)
– كتابت را بخوان! كافی است كه امروز خود حسابگر خود باشی!
در یک مرحله یا دوره، پرسش از چرایی اعمال نیک یا بد، شروع میشود و هر کسی پاسخگویی چرایی اعمال خود خواهد بود، اگر چه عملش به اندازۀ یک پلک زدن، نگاه کردن، اخم یا لبخند، کوچک و گذرا بوده باشد.
«فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ» (الأعراف، ۶)
– بطور قطع از كسانی كه پيامبران را به سوی آنها فرستاديم سؤ ال خواهيم كرد و از پيامبران (نيز) سؤ ال میكنيم.
«ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» (التکاثر، ۸)
– سپس در آن روز همه شما از نعمتهائی كه داشتهايد سؤال خواهيد شد.
و در روایات تصریح شده که ابتدا از نعمت «ولایت» و این که در برابر ولیّ الله و امام چه موضعی داشتید و چه کردید، سؤال خواهید شد و باید پاسخگو باشید.
«فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الحجر، ۹۲ و ۹۳)
– پس به پروردگارت سوگند از همه آنها سؤال خواهيم كرد * از آنچه عمل میكردند!
در مرحلۀ پایانی، که مراحل خواندن کتاب اعمال، یا دیدن آنها و سؤال و جواب به پایان رسیده است، دیگر از کسی سؤال نمیشود؛ نامه اعمال مؤمنان که همه عمل صالح است، به دست راستشان داده میشود و به بهشت سوق داده میشوند و نامۀ اعمال مجرمان، از پشت سر و به دست چپ آنها داده میشود و به سوی جهنم کشانده میشوند.
در این مرحله، تمامی گناهان اهل جهنم، در صورتشان نقش میبندد و به صورت شناخته میشوند «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ». در این مرحله، کار قیامت و سؤال و جواب به اتمام رسیده، لذا دیگر نه تنها سؤالی از آنان پرسیده نمیشود، بلکه خداوند متعال، نظر رحمت خود را از مجرمان برمی گرداند، مشمول قهر خداوند سبحان میگردند، چنان که دیگر با آنها حرف نمیزند، نمیپرسد و پاسخ نمیخواهد:
«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (البقره، ۱۷۴)
– كسانی كه آنچه را خدا از كتاب نازل كرده كتمان میكنند و آن را به بهای كمی میفروشند، آنها جز آتش چيزی نمیخورند (و هدايا و اموالی كه از اين رهگذر به دست میآورند در حقيقت آتش سوزانی است که به درون خود میریزند) و خداوند روز قيامت با آنها سخن نمیگويد، و آنها را پاكيزه نمیكند، و برای آنها عذاب دردناكی است.
قهر خداوند سبحان با بندهاش و محروم نمودن او از رحمتش و سخن نگفتن با او حتی در حد سؤال و جواب، بدترین عذاب است، چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام، با سوز دل و اشک روان، در دعای کمیل عرض مینماید:
«فَهَبْنِى يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ وَرَبِّى، صَبَرْتُ عَلَىٰ عَذابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِراقِكَ، وَهَبْنِى صَبَرْتُ عَلىٰ حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَىٰ كَرامَتِكَ؟!»
– ای إله (معبود) و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبایی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم و گیرم ای خدای من بر سوزندگی آتشت شکیبایی کنم، اما چگونه چشم انداختن به بزرگواری و سخاوتت را تاب آورم؟!
مرتبط:
فهرستی از پرسشها و پاسخها در بارۀ معاد که در این پایگاه منتشر شده است.
مشارکت و همافزایی – لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای جهاد تبیین، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.
برای کسب اطلاعات بیشتر به پایگاه اطلاع رسانی https://www.x-shobhe.com/resurrection/13434.html مراجعه کنید.